کد مطلب:212949 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

تقیه از دیدگاه علمای شیعه و سنی
هرچند تقیه شیوه ای عقلایی و فراگیر است و هیچ عاقلی با جواز آن برای حفظ جان مخالف نیست، اما در موجبات، اهداف، موارد و احكام آن، میان علمای شیعه و سنی اختلاف است.

از نظر اهل سنت، تقیه تنها جهت حفظ نفس جایز است، اما از نظر علمای شیعه، تقیه برای جلوگیری از هر مهلكه و زیانی كه مندوحه نداشته باشد، جایز است. [1] .

از جهت مورد و كاربرد، علمای سنی تقیه را تنها در برخورد با غیر مسلمانانِ خطرناك جایز می دانند؛ یعنی هرگاه مسلمانی در جمع غیر مسلمانان قرار گرفت و نتوانست به عقیده و آرمان دینی خود عمل كند، برای رهایی از زیان و ضرر آنها می تواند تقیه كرده و به ظاهر با آنها هماهنگ شود. [2] دلیل آنها این است كه مدرك تقیه، آیه 106 سوره نحل است.

ولی علمای شیعه به پیروی از ائمه معصومین علیهم السلام تقیه را به اقتضای عقل در تمام مواقعی كه مؤمن در مخاطره قرار می گیرد، جایز می دانند، چه این خطر از ناحیه كفار باشد یا از ناحیه پیروان مذاهب اسلامی كه با عقیده و مذهب او مخالف هستند.

با نگاهی به تاریخ اسلام در می یابیم كه اوج بحث تقیه و ملاحظه كاری های شیعه، در زمان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام و با سفارش و توصیه آن دو امام بزرگوار بوده كه دلیل آن نیز شرارت های حكومت های بنی امیه و بنی عباس و حامیان آنها بوده است.

حاكمان این قوم هرچند به ظاهر مسلمان بودند، اما به دلیل این كه خطر آنها دست كمی از خطر كفار نداشت، ائمه معصومین علیهم السلام پیروان خود را توصیه به تقیه می كردند. بنابر این، از نظر علمای شیعه در هرجا كه خطری از ناحیه كافر یا مسلمان، مؤمنی را تهدید نماید، تقیه لازم است.

اما از نظر حكمی نیز میان علمای شیعه و سنی اختلاف است. اهل سنت، تقیه را به این معنا جایز می دانند كه فرد مسلمان هنگامی كه خود را در خطر مرگ ببیند می تواند در برابر دشمنِ كافر سرسختانه به عقیده خود عمل كند هرچند به قیمت جان او تمام شود و یا می تواند تقیه كند و با دشمن همگام گردد. ابن كثیر دمشقی می گوید: «اتفق العلماء علی ان المكره علی الكفر یجوز له ان یوالی ابقاء لمهجته و یجوز له ان یأبی كما فعل بلال رضی الله عنه؛ تمام علما اتفاق نظر دارند كه شخص مجبور به كفر گویی می تواند برای حفظ جان خود با كفار دوستی كند و نیز می تواند امتناع نموده و تسلیم آنها نشود، چنان كه بلال (رضی الله عنه) در برابر كفار تسلیم نشد.» [3] .

زمخشری ـ از مفسران اهل سنت ـ نیز در این باره می گوید:

«فان قلت ای الامرین افضل، فعل عمار ام فعل ابویه؟ قلتُ بل فعل ابویه لان فی ترك التقیة و الصبر علی القتل اعزازاً للاسلام؛ اگر بگویی كدام یك از دو عمل بهتر است، كار عمار یا كار پدر مادر او؟ من می گویم كار پدر و مادر او بهتر است؛ چون در ترك تقیه و صبر و تحمل در برابر كشته شدن، عزت اسلام نهفته است.» [4] .

بنابراین، حكم تقیه از نظر علمای سنی حداكثر، ترخیص است نه عزیمت. اما از نظر علمای شیعه به پیروی از ائمه معصومین علیهم السلام تقیه برای حفظ نفس از خطر قتل، واجب است. شیخ طوسی در این باره می گوید: «والتقیة عندنا واجبة عند الخوف علی النفس؛ تقیه در نظر علمای شیعه هنگام ترس از كشته شدن واجب است.» [5] .


[1] التفسير الكبير، فخرالدين رازي، ج 8، ص 12.

[2] المنار، ج 3، ص 281.

[3] تفسير القرآن العظيم، ابن كثير دمشقي، ج 2، ص 609.

[4] الكشاف، ص 637.

[5] التبيان في تفسير القرآن، طوسي، ج 2، ص 435.